2010/07/06

#778

سکس ، 18+ ، کارهای بد بد ، عکسهای اونجوری !


دیدم از وقتی زده‌ام بیرون دارم فحش می‌خورم که چرا شجاعانه نماندم تا بطری درمانی بشوم ، دیدم به این مدت هر حرفی می‌زنم (هیچ فرقی هم نمیکند درباره‌ی چی ، ولو درباره فوتبال) می‌گویند نشستی خارج به تیم ملی آرژانتین میگی لنگش کن ، دیدم هر کاری میکنم فوری چسبانده می‌شوم به کسی یا کسانی یا جائی یا جاهائی که پول گرفته‌ام ناچاراً دارم حرف آنها را میزنم ، دیدم یکروز می‌شوم نوکر نبوی فرداش چاکر نیک آهنگ پس فرداش مخلص کیهان پسون فرداش هم نهایتاً ابراز همدردی میکنند که می‌فهمیم برادر جان ! بالاخره در غربت باید یکجوری تأمین بشوی ، دیدم برای 18 تیر ده‌تا مطلب نوشتم می‌گویند برو بابا 18 تیر اصلاً بتو چه ؟ ، دیدم هرچی جدی می‌نویسم کلی تلاش میکنم که حرف حساب زده باشم همینجوری نپرانده باشم حتماً مستند گفته باشم می‌گویند برو عبید زاکانی بخوان که طنز نوشتن یاد بگیری ؛ می‌گویم بابا این حرف جدی بود طنز نبود ؛ می‌گویند همون ! در هر حال برو عبید زاکانی بخوان !

امروز یکدفعه آمدم دیدم صفحه‌ام سی هزارتا بازدید داشته . گفتم یا حضرت عباس ! این کانتر صفحه‌ی ما هم ظاهراً از وقتی خارج نشین شده عیب و ایراد برداشته ها ! پخش زنده را نگاه کردم دیدم صفحه‌ام عین صاعقه ورودی دارد . بهتر نگاه کردم دیدم همه وارد لینک مطلب دیروز "مقابله با کله‌های سکسی" می‌شوند . یک قلم بالاترین را نگاه کردم دیدم رفیقی که آنجا لینک گذاشته بغل لینک احتیاطاً یک 18+ هم گذاشته بعد فیس بوک را نگاه کردم دیدم اینقدر که این مطلب لینک شده بیانیه‌ی موسوی لینک نمی‌شود تازه فهمیدم جریان از چه قرار است !

گفتم خب چه کاریه ؟! اینهمه بشینم خودم را جر بدهم مطلب بنویسم که دیده نشود خوانده نشود تازه فحش هم بخورم ؟ مگر دیوانه‌ام ؟ از این به بعد تیتر سکسی میزنم بعد می‌شینم درباره 18 تیر حرفم را میزنم . لااقل ده هزار نفر محض کنجکاوی (محض چیزهای دیگر نه ها ، فقط کنجکاوی !) وارد صفحه می‌شوند اگر هزارتایشان هم مطلب را بخوانند باز من کلی کار کرده‌ام . آخرش اینکه اگر هم بخواهند فحش بدهند به خارج نشینی و بی‌سوادی و وابستگی من فحش نمی‌دهند . تهش اینکه می‌گویند مرتیکه الدنگ ببین ما برای 18 تیر کلی کار داریم چه وقت مارو بیخودی گرفت !